گزارش یك پزشك از خشونت علیه كادر درمان:
در دوماه گذشته 3 نفر از ما کتک خورده ایم
به گزارش آروما، معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی می گوید: خشونت مقابل کادر درمان در سالهای قبل بیشتر شده است و این افزایش علل مختلفی دارد. وضعیت اقتصادی در طول این سالها به گونه ای است که مردم عموما تحت فشار بوده و نمی توانیم انکار نماییم که مردم نسبت به گذشته عصبانی تر هستند و این تحت فشار بودن وقتی که طولانی مدت باشد به افزایش بار روانی و بنابراین وقوع خشونت منجر گردیده است.
فرزانه فراهانی: موضوع "خشونت مقابل کادر درمان" مبحث جدیدی نیست اما هر روز چندین مورد جدید از این معضل به آمار موجود خشونت در این عرصه افزوده می شود و فضای مجازی پر است از اخباری که پزشک یا پرستاری توسط بیمار یا همراهانش مورد ضرب و شتم واقع شده اند.
در اغلب موارد خشونت از جانب همراهان بیمار رقم می خورد و گاهی نیز خود بیمار پرستار یا پزشک معالجش مورد ضرب و شتم و خشونت قرار می دهد.
متنی که در ادامه می خوانید در ارتباط با یک پزشک است که در رسانه های اجتماعی انتشار یافته است.
موارد مشابه وضعیت این پزشک کم نیست و هر یک به شکلی مورد خشونت واقع می شوند.
آمار خشونت مقابل کادر درمان در ایران و جهان!
هادی یزدانی، پزشک در گفتگو با خبرآنلاین درباب خشونت مقابل کادر درمان می گوید: خشونت کلامی در دنیا گاهی اوقات برای کادر درمان تا ۶۰ درصد ذکر شده است؛ خشونت کلامی یعنی توهین، تحقیر و آزار کلامی و مساله اینست که یک چیزی به اشتباه و به اسم عرف شناخته شده است و خیلی از مردم یا کسانیکه مسئولیت دارند در مکانها و نقاط مختلف از شبکه های بهداشت گرفته تا دانشگاه علوم پزشکی و وزارت خانه با ادبیاتی که "مردم بیمارند و آن لحظه ضرب و شتم و خشونت کادر درمان حالت عادی ندارند و حالشان خوب نیست" و مواردی از این دست ارتکاب خشونت مقابل کادر درمان را تقلیل می دهند.
او اضافه می کند: هیچگاه آمار رسمی خشونت مقابل کادر درمان منتشر نمی شود اما در رابطه با آمار غیررسمی این معضل باید بگویم که اگر پزشکی را دیدید که ادعا می کند در طول طبابتش هیچگاه توهین، آزار کلامی، تهدید، خشونت، خشونت جسمی و ضرب و شتم فیزیکی را تجربه نکرده، شک نکنید که او طبابت نکرده است؛ من این ادعا را دارم که در کشور ما صد در صد پزشکان نوعی از آزار را تجربه می کنند.
محمد میرخانی، معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی نیز در رابطه با آمار خشونت مقابل کادر درمان می گوید: درباب خشونت مقابل کادر درمان واقعاً فقر آمار وجود دارد؛ تا وقتی که فرد شکایت یا گزارشی از خشونتی که مقابل او رخداده نکند، نمی توان فهمید که چه اتفاقی افتاده است که در بسیاری موارد برای ممانعت از خشونت ثانویه و درگیری های قومی و طایفه ای پزشک یا پرستار خشونت دیده، ترجیح می دهند مبحث ببخشند و خودشان را به نحوی آرام کنند.
او می افزاید: آمار رسمی از خشونت مقابل کادر درمان در کشور نداریم؛ عموم کادر درمان وقتی با خشونت مواجه می شوند، پناهگاهی ندارند و این خشونت به خشونت روانی تسری پیدا می کند و از یک جایی به بعد فرد در حالت احساس ناتوانی در مقابل ظلمی که به او شده قرار می گیرد و درون ریزی می کند و حتی امکان دارد به خودش لطمه بزند. مواردی بوده از کسانیکه خودکشی کردند آن هم به خاطر خشونتی که روزهای قبل تر بر آنها روا داشته شده بوده و از آنجاییکه کسی را ندارند و جایگاهی نیست که بخواهد از آنها حمایت خاصی کند، امید خودرا از دست داده اند؛ در فرهنگ ما پذیرفته شده است که وقتی کسی بیمار و بخصوص بیمار بدحال دارد ناراحت باشد و انگار ما کادر درمان داریم عادت می نماییم که اگر کتک هم بخوریم حقمان است و باید تحمل نماییم و کسی هم نیست که به داد ما برسد.
معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی، به خبرآنلاین می گوید: خشونت مقابل کادر درمان در سالهای قبل بیشتر شده است و این افزایش علل مختلفی دارد. وضعیت اقتصادی در این سالها بشکلی است که مردم عمدتا تحت فشار بوده و نمی توانیم انکار نماییم که مردم نسبت به گذشته عصبانی تر هستند و این تحت فشار بودن وقتی که طولانی مدت باشد به افزایش بار روانی و بنابراین وقوع خشونت منجر گردیده است.
خشونت مقابل کادر درمان را به رسمیت بشناسید!
«در ابتدا باید خشونت مقابل کادر درمان را به رسمیت بشناسیم البته این مساله در کلام خیلی گفته می شود؛ چیزی به نام خشونت مقابل کادر درمان وجود دارد و در واقعیت نباید وجود داشته باشد و باید زمینه های بروز و ظهور آنرا کاهش داد؛ حالا بعضی مواقع امکان دارد بطورمثال رفتار منِ پرستار یا منِ پزشک، این معضل را شدت بخشیده باشد و این قابل پیشگیری و کنترل است.»
یزدانی با این توضیح ادامه می دهد: تمام بحث ما پزشکان اینست که مساله خشونت مقابل کادر درمان را به رسمیت بشناسید؛ خشونت هم ابعاد مختلفی دارد از یک توهین و آزار کلامی گرفته تا حتی قتل؛ مثل قتل فجیع دکتر داوودی که عواطف عمومی را جریحه دار کرد و متاسفانه هنوز هم حکم قاتل اجرا نشده و قوه قضاییه در این خصوص تعلل کرده است.
او می گوید: کار کادر درمان به قدر لازم خودش دشوار است و قرار نیست ما سخت ترش کنیم؛ اول باید جان و آرامش و امنیت خودمان حفظ شود که بتوانیم علم و دانش پزشکی که داریم را برای بیمارمان پیاده کنیم؛ بحث اول ما اینست که اصلا چیزی به نام خشونت مقابل کادر درمان را ببینند. قبلا تصویر نوشته ای از ماده ۶۰۸ و ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی که در رابطه با مجازات اهانت، توهین و درگیری است را بر روی دیوار بخش پذیرش نصب می کردند تا در دید عموم مراجعه کنندگان باشد اما این اقدامات هیچ ضمانت اجرائی ندارد و قوانین فعلی آنقدر محکم نیستند که بازدارندگی لازم را داشته باشند.
میرخانی هم معتقد است: در بعضی نقاط کشورمان وقتی که متوفی دارند یا بیماری بدحال است برای نشان دادن نگرانی خودشان عربده کشی، سر و صدا و حمله می کنند که به خانواده بیمار دلسوزی خودشان را نشان بدهند و به شکلی بیرون ریزی می کنند و اگر این رفتارها در جایی باشد که کنترل نشود می تواند به بروز خشونت مقابل کادر درمان و درگیری منجر شود.
عجیب ترین مورد خشونت مقابل کادر درمان، سال پیش و درباب پزشک مرحوم دکتر مسعود داوودی در شهر یاسوج بود که توسط برادر بیماری با چند ضربه چاقو به گردنش و شلیک یک تیر در قفسه سینه جان باخت.
او یادآور می شود: عصبانیت مردم و نبود امکانات موجب می شود پزشکی که خودش هم احیانا امکان دارد کارگرزاده و از یک خانواده فقیر و با حقوق دولتی بسیار پایین در مرکز بهداشت در یک شهرستان بسیار دورتر از خانه خودش مشغول خدمت رسانی باشد، به عنوان نماد بی توجهی به مردم و ثروت اندوزی به چشم برسد و در نهایت به خشونت مقابل او هم منجر شود.
میرخانی ادامه می دهد: وقتی که افت تقریبی و نسبی خدمات سلامت به نسبت گذشته وجود دارد، امکان دارد بیماران گرفتار یک بدبینی اولیه هم به کادر درمان پیدا کنند؛ بطورمثال وقتی که بیمار یا همراه او به بیمارستان مراجعه نموده و با این جمله مواجه شود که این دارو هم اکنون نیست و مشابهش را می نویسم یا باید دارو را از بیرون تهیه کنید و گاهی کیفیت دارو پایین تر است، یا این که پزشک مجبور باشد تعداد زیادی بیمار را ببیند، همه این ها خود می توانند عامل بروز خشونت مقابل کادر درمان باشند.
معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی می گوید: در بعضی مراکز دولتی و بیمه ای ما به ویژه گاهی تا ۲۰۰ مریض امکان دارد در یک شیفت ۶ تا ۸ ساعته بوسیله ی یک پزشک ویزیت شوند، قانون می گوید یک پزشک عمومی باید بیمار را زیر ۱۵ دقیقه ویزیت نکند اما وقتی که ۲۰۰ بیمار پشت در اتاق پزشک منتظر هستند و خود آنها هم خسته می شوند و اصرار می کنند که سریعتر باید کار را انجام بدهید و از سویی پزشک دیگری هم نیست، کیفیت خدمات پایین تر آمده و بنابراین بیمار ناراحت می شود که چرا وقت کافی برای من گذاشته نمی شود.
او اضافه می کند: البته این مورد اصلا به ماجرای کمبود پزشک ربطی ندارد؛ اصولاً مراکز درمانی باید بیشتر شوند و بحث بعدی اینست که خدمت رسانی برای بخش خصوصی توجیه اقتصادی داشته باشد یا این که در قسمت دولتی توانایی پرداخت وجود داشته باشد؛ نمی توان در مرکز دولتی که پول کافی به پزشک پرداخت نمی شود این انتظار را داشته باشیم که آن مرکز کادر درمان درجه یک داشته باشد، چون امورات زندگی کار درمان هم نمی گذرد؛ بعضی از پزشکان مراکز دولتی با ماهی ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومن کار می کنند.
مهاجرت برخی پزشکان بخاطر خشونت!
یزدانی می گوید: بارها گفته ایم در جایی که پزشکش خودکشی کند، جایی که پزشکش ضرب و شتم شود، جایی که پزشک از جانب بیمار و همراه او تهدید جانی شود، باید بی رودرواسی با مردم صحبت نماییم و بگوییم که نمی توانیم تا مدتی پزشک برای آنجا داشته باشیم؛ به عبارتی با این حرف می خواهیم از خود مردم و نقش و مسئولیت اجتماعی شان هم استفاده نمائیم که هم خشونت مقابل کادر درمان را کاهش بدهیم و هم خدمات درمانی بهتری به مردم ارائه بدهیم.
معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی با اشاره به فعالیت ضد پزشک ها که نکات غیر اخلاقی و غیر منطقی پزشکان را پررنگ تر می کنند، ادامه می دهد: یعنی اگر روزگاری یک پزشک خلاف شئونات رفتار می کرد الان آن خلاف شان بیشتر به چشم می رسد و دیده می شود که قسمتی از آن به خاطر فضای مجازی است قسمت دیگرش هم به این علت است که آگاهانه و فعال این موارد را پیدا کرده و منتشر می کنند.
او می گوید: گاهی خشونت ها بخشی از علل شروع فرآیند مهاجرت خیلی از پزشکان را شامل می شود؛ یعنی این که پزشک نه به خاطر مسایل مالی نه به خاطر مسایل اجتماعی و نه حتی به خاطر عدم وجود آینده روشن در کشور چه در حوزه کلانش چه در حوزه خوردش و شغلی خودش، مهاجرت نمی کنند بلکه گاهی برای توهین و بی تربیتی کردن و همین طور تهدیدی که از جانب بیمار متوجه پزشک می شود تصمیم به مهاجرت می گیرند.
عجیب ترین خشونت ها مقابل کادر درمان!
یزدانی خاطرنشان می کند: شب اربعین سال قبل مورد تهدیدی از جانب بیمار برای من پیش آمد که بیمار با تهدید چاقو و قمه می خواست از من پنی سیلین بگیرد در صورتیکه اصلا احتیاجی به آن دارو نداشت و روزهای بعد هم این تهدید ادامه داشت و من هیچ گونه حمایتی از جانب آن کلینیک خصوصی که آنجا کار می کردم نداشتم و مسئول مربوطه آنجا هم ترجیح داد بجای کوشش برای تامین جانی من، منافع اقتصادی خودش را حفظ کند.
میرخانی می گوید: عجیب ترین مورد خشونت مقابل کادر درمان، سال پیش و درباب پزشک مرحوم دکتر مسعود داوودی در شهر یاسوج بود که توسط برادر بیماری با چند ضربه چاقو به گردنش و شلیک یک تیر در قفسه سینه جان باخت و هرچند که مردم آن منطقه خیلی متاثر و ناراحت شدند اما یک پزشک متخصص قلب که دلسوز یک منطقه بود از بین رفت و همسر و فرزندش داغدار شدند و جامعه پزشکی هم در افسوس و اندوه زیادی فرو رفت.
مردم و مسئولان وظایفشان در قبال پزشکان را درست انجام نمی دهند!
یزدانی در ادامه به نقش مسایل مختلف در بروز خشونت مقابل کادر درمان پرداخته و می گوید: هم مسایل فرهنگی و قانونی و هم افراد و مسئولینی هستند که وظایف خودشان را درست در قبال پزشک انجام نمی دهند؛ مردم قدر چیزی را که دارند، نمی دانند؛ اگر به کشورهای خارجی اروپایی یا آمریکایی و سایر نقاط دنیا بروید آنوقت می بینید که میزان سهل الوصول بودن دسترسی به خدمات درمانی در ایران به چه صورت است و مردم به لحاظ درمانی در چه ناز و نعمتی هستند ولی الان قدرش را نمی دانند.
میرخانی معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی می گوید: مبحث تقابل فرهنگی هم اهمیت بالای ی در وقوع خشونت مقابل کادر درمان دارد؛ در بسیاری از جاهایی که این اتفاق ها می افتد فرهنگ قالب، فرهنگی است که هیاهو دارد؛ بطورمثال اگر خانم دکتری از یک شهر شمالی کشور به یک شهر غربی کشور برود، دو فرهنگ متفاوت با هم روبرو هستند؛ فرهنگ شمالی که امکان دارد کنار دریا بوده به جایی با فرهنگ نقطه غربی کشور برود که شاید خیلی به رو بودن خانم ها علاقه ای ندارند و بنابراین موجب تقابل فرهنگی شود. یعنی فرهنگ دوم نمی پذیرد که یک دختر لاغر اندام ریز نقش مداوا کننده بیمار باشد و بیمار ناراحت می شود و فکر می کند که عامدانه کسی را که ناتوان، ارزان و بی کیفیت است، برای درمان او فرستاده اند.
زیرمیزی گرفتن بعضی پزشکان قابل انکار نیست!
معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی می گوید: آدم بی وجدان در هر رشته یا قسمتی می تواند وجود داشته باشد؛ هرچند که انتظار می رود در مسندی مثل قضاوت، پزشکی و... افرادی باشند که پایبندی بیشتری به اخلاق داشته باشند ولی خب همه نوع آدمی در همه مشاغل وجود دارد.
میرخانی می گوید: کسی نمی تواند زیرمیزی گرفتن بعضی پزشک ها را انکار کند اما آن پزشکی که با خشونت روبرو می شود عمدتا پزشکی نیست که با خشونت مواجه می شود و پزشک های مورد خشونت معمولاً کسانی هستند که در شهرستان ها و مناطق محروم و دور افتاده و همکار با فرهنگ های خاص لطمه می بینند؛
او می افزاید: پزشکانی که زیر میزی می گیرند، مردم با علاقه می روند و پول به آنها می دهند و این گونه پزشکان معمولاً نفوذ زیادی هم دارند اما سایر پزشکانی که مشکلات زیادی هم دارند اهل این زیرمیزی بگیرها نیستند و در بحث خشونت این را باید حتماً درنظر گرفت که آیا این اتفاق های که رخ می دهد برای آن پزشک ظالم است که پول های نامتعارف می گیرد یا برای پزشک عادی، مظلوم و تنها.
معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی می گوید: خیلی از بیمارستان ها، داروخانه ها و خیلی مراکز درمانی چون بدهی انباشته دارند، در حقیقت نمی توانند نیروی جدید برای خودشان بیاورند و به نیروهای قدیمی شیفت های بیش از اندازه می دهند و چون اضافه کاری های آنها خیلی ارزان و در حد ساعتی ۲۰۰ هزار تومان و حتی خیلی کمتر است، همین موارد سبب شده است تا هم مردم و هم کادر درمان که در یک سمت ماجرا هستند، هر دو لطمه می بینند؛ اما از آنجاییکه ما عادت نداریم اگر طرف مقابل را به چشم نبینیم درکش نماییم، خیلی ها مردم و کادر درمان را روبروی همدیگر قرار می دهند.
میرخانی تصریح کرد: ماجرای بعدی جریان عدالت خواهی است که در ایران پشت عنوان عدالت خواهی خودش را قرار داده و پزشکی را به اسم نماد ثروت می شناسد و جوری عنوان می کند که پزشکان ثروتمند، طبقه پزشکان، طبقه متمولین، طبقه پولداران و طبقه خونخواران و از آن طرف طبقه مستضعفین و کارگران بی پول باید روبروی همدیگر باید قرار بگیرند و اینجاست که درگیری طبقاتی به وجود می آید؛ هرچند اسم نظام ما نظام اسلامی است ولی تفکرات گاهی تفکرات مارکسیستی قدیمی است که در جامعه شناسی وجود دارد و با این شرایط مردم خودشان را روبروی کادر درمان احساس می کنند و کنترل کردن آن هم سخت می شود.
هیچ سطحی از خشونت را تحمل نکنید!
یزدانی پزشک در قسمت پایانی صحبت هایش تأکید می کند: به همکاران خودم سفارش می کنم در هیچ سطحی از ماجرای خشونت مقابل کادر درمان، خشونت را تحمل نکنند؛ حتی در صورتیکه تعهدات قانونی مثل تعهد مناطق محروم و... داشتند، در هیچ سطح و نوعی از خشونت، خشونت را تحمل نکنند و بروند تا در نبودشان مساله ایجاد شود؛ تا وقتی مساله ای برای آنها ایجاد نشود هیچ کس برایشان اهمیتی قائل نیست و حرفشان را به رسمیت نمی شناسد. مطلقا در آن نقطه که مورد تهدید و آزار هستید نمانید و مکان را لااقل به شکل موقت و حتی برای چند روز ترک کنید و مستندسازی قانونی انجام بدهید تا آن مقام مسئول خودش پیگیر ماجرا باشد. به همکارانم می گویم که وقتی مورد خشونت واقع می شوید هیچ وقت نگویید شکایت ها اهمیت و ارزشی ندارند و مهم نیستند یا کسی تعطیل اثر نمی دهد. بخاطر ترک شغل شما و خالی شدن جایی که در آن خدمت ارائه می کردید مسئول مربوطه مجبور است که پیگیری ماجرا را تا آخر انجام بدهد.
میرخانی معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی نیز تصریح می کند: ما فقط داریم نوک کوه یخ خشونت مقابل کادر درمان که از آب بیرون آمده را می بینیم و اصولاً ماجراهای دیگری زیر نوک کوه خشونت وجود دارد که یک قسمت از آن به صورت سیستماتیک با تعابیر چپ سنتی مارکسیستی، مثل همان موارد طبقه پزشکان و طبقه کارگران تقویت می شود؛ گاهی برای سرپوش گذاشتن روی سایر نقص های اقتصادی که بی عدالتی را به وجود آورده است، مثل طبقه ای که مدعی پزشک متمول بودن است حمله می شود و در صدا و سیما و بعضی رسانه های دیگر ما هم تقویت می شود و انگار همیشه این مورد پذیرفته شده است که پزشک است که دوست دارد بیمار را بچاپد؛ هرچند که در جامعه پزشکی هم مشکلاتی وجود دارد که گاهی این نگاه را تقویت می کند.
اگر بخواهیم در رابطه با خشونت مقابل کادر درمان مطلبی بگوییم باید با یک دید واقع بینانه و با درنظر گرفتن همه جوانب هم شرایط بیمارستان ها و نحوه ارائه خدمات درمانی به بیمار را مدنظر داشته باشیم و هم منوط به کاهش نقصها و رفع کمبودهای مراکز درمانی و وجود رفتار حرفه ای پزشکان و پرستاران، قوانین محکم، قاطع و بازدارنده ای هم در پشتیبانی از کادر درمان به تصویب برسد تا به مرور این خشونت ها کنترل شده و کاهش پیدا کند.
۲۳۳۲۳۳
او می گوید: گاهی خشونت ها بخشی از دلایل شروع فرایند مهاجرت بسیاری از پزشکان را شامل می شود؛ یعنی اینکه پزشک نه به خاطر مسائل مالی نه به خاطر مسائل اجتماعی و نه حتی به خاطر عدم وجود آینده روشن در کشور چه در حوزه کلانش چه در حوزه خوردش و شغلی خودش، مهاجرت نمی کنند بلکه گاهی برای توهین و بی ادبی کردن و همینطور تهدیدی که از طرف بیمار متوجه پزشک می شود تصمیم به مهاجرت می گیرند. میرخانی معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی می گوید: مبحث تقابل فرهنگی هم اهمیت بالای ی در وقوع خشونت مقابل کادر درمان دارد؛ در خیلی از جاهایی که این اتفاق ها می افتد فرهنگ قالب، فرهنگی است که هیاهو دارد؛ بطورمثال اگر خانم دکتری از یک شهر شمالی کشور به یک شهر غربی کشور برود، دو فرهنگ متفاوت با هم روبرو هستند؛ فرهنگ شمالی که امکان دارد کنار دریا بوده به جایی با فرهنگ نقطه غربی کشور برود که شاید خیلی به رو بودن خانم ها علاقه ای ندارند و ازاین رو باعث تقابل فرهنگی شود. میرخانی اشاره کرد: ماجرای بعدی جریان عدالت خواهی است که در ایران پشت عنوان عدالت خواهی خودش را قرار داده و پزشکی را به اسم نماد ثروت می شناسد و جوری عنوان می کند که پزشکان ثروتمند، طبقه پزشکان، طبقه متمولین، طبقه پولداران و طبقه خونخواران و از آن طرف طبقه مستضعفین و کارگران بی پول باید روبروی همدیگر باید قرار بگیرند و اینجاست که درگیری طبقاتی به وجود می آید؛ هرچند اسم نظام ما نظام اسلامی است ولی تفکرات گاهی تفکرات مارکسیستی قدیمی است که در جامعه شناسی وجود دارد و با این شرایط مردم خودشان را روبروی کادر درمان احساس می کنند و کنترل کردن آن هم سخت می شود.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب